اگر شما هم این مشکل را دارید که نمی دانید چگونه با همسرتان صحبت کنید و از گرفتاری ها و یا درد و دل های خود با او سخن بگویید با ما در این مطلب همراه باشید ...
ادامه مطلب ...
میخواهم همه این را بفهمند که چقدر به هم نزدیک هستیم
حتی اگر روزی فرسنگها فاصله بین ما بیندازند ، باز هم به هم نزدیکیم
خشکسالی شده بود
از خدا خواهش باران کردم
تن خشکیده دل را که خدا دید بگفت
نگران عطش عشق مباش
آسمان هم هوس بارش باران دارد
و خدایی که تو داری همه را می داند
گفتم اینبار خدایا قسمت خواهم داد
به خداوندی خود
که اگر حال مرا می دانی
به من ارزانی دار
یک دل پاک و یکی دلبر پاک
تا که یک بار دگر خیس شوم
زیر باران صفای کرمت
و دگر هیچ گناهی نکنم
و به غیر از تو نگاهی نکنم
و خدا گفت قبول
روز فردا شد و باران محبت بارید
بعد از آن یک گل زیبا رویید
اسم گل را ز خدا پرسیدم
گفت این حاصل آن خواهش جانانه توست
یک گل از باغ بهشت است
و او همسر توست ...